๑۩۞۩๑سرزمین عشق ๑۩۞۩๑
چهار شنبه 18 اسفند 1389برچسب:, :: 15:38 :: نويسنده : vahid
به نام سرآمد مستانه عشق
برای چشم خاموشت بمیرم چه زیباست تحمل سختی های زندگی تنها به امید وصل یار چه زیباست به غیر از او کسی را نخواستن و گریه کردن به خاطر عشق او و چه زیباست که قلبمان به خاطر او می تپد و تک تک سلولهایمان تنها اورا می خواهند چه زیباست اندیشیدن به او و با او ملاقات کردن و چه دلپذیراست لحظه ای که تو را در آغوش می کشد و تو در آن لحظه مرگت را از خدا میخواهی از خدا می خواهی جان تو را زمانی بگیرد که در آغوش اوهستی واو تو را میبوسد و قصه ی عشق را در گوشت تکرار می کند از خدا میخواهی زندگی بایستد جهان و زمان حرکت نکنند تا این لحظات تمام نشوند می خواهی این عشق پاک به ناپاکی های روزگار آلوده نشود همچنان پاک باقی بماند ازخدا می خواهی همیشه او یارت باشد و تو هم همیشه یار اوباشی،او شاهزاده رؤیاهای تو باشد و تو نیز شاهزاده قصه ی زندگی او باشی
|
درباره وبلاگ نام : غم نام خانواگي:بيسیک نام پدر:درد نام مادر: پريشاني نام پدربزرگ : درويش تنها نام مادربزرگ : سلطان غم محل تولد:ويرون شهر تاريخ تولد:يكي از روز هاي باروني شماره شناسنامه : عدد تنهايي شغل:منتظر وضعيت فكري:فقط سوال جرم:افراط درعاشقي تاريخ جرم:روز اول خوشي ساعت جرم:شروع تپش قلب محل جرم :آشيان دوست علت جرم:فقط زندگي وزن:به سنگيني بغض چند ساله قد:كمتر از خاك رنگ چشم:صورتي رنگ مو:همرنگ درد تحصيلات:پايه آخر بد بختي مدت محکوميت : حبس ابد چراغم : شمع سقفم : اسمان مونسم : شب کارم : حسرت يادم : انتظار تو دردم : فراغ فريادم : سکوت ارزويم :ديدار تو زندگيم : فقط تو ادرس : خيابان غمستان – ميدان تنهايي – چهارراه بدبختي – خيابان رنج – کوچه غربت آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان
|
|||||||||||||||